Mano Del

۱۳۸۶ آذر ۲۹, پنجشنبه

خاطرات چند وقت پیش

حالم از آدمای اطرافم که ادعا میکنن بهم می خوره آدمایی که احساس می کنن خیلی میدونن ولی هیچی نمی دونن خلاصله بگم آدمایی که ادعا می کنن از همه چیز خبر دارن ولی حیف که یه آشغال بیشتر نیستن وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدهای ما همیشه آخرحرفم وحرف آخرم را با بغض میخورم عمریست لبخند های لاغرخودمو تو دلم ذخیره میکنم باشه برای روز مبادا اما در صفحه های تقویم روزی بنام روز مبادا نیست آن روز هر چه باشد روزیست شبیه دیروز روزیست شبیه فردا روزیست درست مثل همین روزهای ما هر روز بی تو روز مباداست به امید روزی که آدما صاف ویکرنگ باشن وبه خاطر داشتن چیزهایی حماقت نکنن وچیزهای بهتری رو از دست بدن
بازم میگم به موقش

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی